آنچه در آیین سخاوتمندان برجسته شده ایناست که دارایی مردمان راکد نباشد.
به دست آوردن روزی با درآوردن روزی متفاوت است در آیین یکتاپرستان روزی مردمان از سوی پروردگارشان پخش شده است ازاینرو سپاسگزاران برای به دست آوردنش مجاهدت میکنند ولی ناسپاسان منشأ روزی را به دست خود میدانند همین باور عاملی میشود برای دل بستن به داراییها و مایهی ایستایی موهبتهای الهی میشود بیشک آنها برای خود نیرویی بینیاز از پروردگارشان قایلند و چنین باوری بیرون از گسترهی یکتاپرستی است. این رکود، قوانین یکتای هستی را به هم میزند ولی موحدان میدانند که آفرینندهی یکتای هستی، یکتایی حاکم بر هستی را استوار نگهداشته است ازاینروی بینشمندان از هولِ مهجوری دستورات خداوندی بیمناکند.
از آنجا که در محاسبهدارایی هیچکس بهاندازهی کاسب آگاه نیست؛ انسان پیراسته، داراییاش را وارسی میکند هنگامیکه به صحّت درآمدش پیبُرد آن را بخششی از سوی صاحب اختیارش میداند که باید برای بهکار بستنش چارهاندیشی کند. پس بهاندازهی نیازش از این هبه برمیدارد و اضافهی آن را درراه پیشرفت در مسیر بندگی به کار میگیرد.
فراوانی داشتهها افزون بر اینکه دلبستگی میآورد و سبب تفاخر میشود مایهی غفلت زدگی و سرگرم شدن به نماندنیهاست و خواه نا خواه به توسعه طلبی کشیده میشود.
پیشوای درستکاران در چارچوب اسوهی بندگی پروردگارش، دوستدارانش را تربیتشدهی دست خود میداند. این حکمت اهمیت کردار الگوهای مردمان را به بندگان خداوند گوشزد میکند.
کلام آخر:
آشنایان دستورِ خداوندی، مدام از مهجور ماندن فرمان یگانهپرستی خایفند لیکن بیخبران نمیدانند آنچه دستآویزش شدهاند بازیچه نیست.
درباره این سایت