در آیین یگانه‌پرستی درازدستی و چنگ‌اندازی به حقوق دیگران، دروغ، تزویر و ریا و تکبر، برتری خواهی و سودهای شخصی و قومی، انحصارطلبی، جهل و خشک‌اندیشی، بیهودگی و هرزگی راه ندارد. در آیین یکتاپرستی سخن از مهرورزی، حق و درستی و پایداری است. در توحید سخن از خرد و بینشی است که انسان موحد را از قید ترفند و اغوای دشمن دیرینه آدمی رها می‌سازد و او را به سرچشمه خوبی‌ها می‌کشاند تا به جایگاه پسندیده پروردگارش برساند.

 در توحید رهایی جستن از سپاه اهریمن و همراهی مقرّبان الهی است. به طور قطع برای سیر در راه یکتاپرستی، راهرو نیازمند سراجی است که دنباله راه را روشنایی بخشد؛ پیشوا و راهنما در این گذرگاه، کلام خداوند یگانه و نزدیکان درگاه اویند.

 دوستان خدا ملازمان سخن خداوندند، آن ها در بندگی پروردگار بر همه آفریدگانش پیشی گرفته‌اند؛ به‌گونه‌ای  آفریدگارشان را بندگی کرده‌اند که رنگ خداوندی به خود گرفته‌اند. بندگان را به سمتی می‌خوانند که خود در آن گداخته اند. به کاری فرانمی‌خوانند مگر پیش از آن خود به آن عمل کرده‌اند و از کاری بازنمی‌دارند مگر خود از آن دوری جسته‌اند. دوست خدا چنان پروردگار آدمیان را می‌شناساند که گویی او را می‌بیند؛ از چیزی که ندیده سخن نمی‌گوید. او کسی است ‌که انسان ها را به بیهودگی نمی‌خواند و در دعوت مردمان به سوی درستی از خودشان دلسوزتر است.



مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها