آنچه در آیین یکتاپرستی ارزشمند است شناخت درستی هاست. دانایی برهان برای حقیقت نیست بلکه ابزاری نیازین برای شناخت حقیقت است.
به دست آوردن دانش با تولید علم متفاوت است. فرزانگان، علم را از آفرینندهی دانایی میدانند از این رو برای به دست آوردنش مجاهدت میکنند؛ چون بهرهای از آن به دستشان رسید آن را به کار میگیرند و دیگران را از آن بهرهمند میسازند. ولی سفیهان انسان را خاستگاه دانش میدانند؛ همین باور سدّ دستیابی به حقیقت میشود و دستآوردی جز بالیدن به ندانستگیها ندارد.
دانش پایان ندارد همانطور که س در بینهایت راه ندارد. چنانچه علم درراه راستینگی به کار گرفته شود (دانش با پارسایی همراه باشد) به عرفان کشیده میشود. چون دانشمند به حقیقت» بینشمند شد؛ خوف از نافرمانی و شوق به درستی او را در مسیر کمال نگه میدارد.
دانش ابزاری برای شناخت درستی از نادرستیهاست ولی از نشان دادن مصداق درستیها عاجز است چهبسا برای درست انگاشتن یافتههایش دستآویز مهملات شود؛ از اینرو علمی که به معرفت کشیده شود یعنی مصادیق درستی را بشناساند درراه فرهیختگی کارساز است.
سخن پایانی:
درگذشته، خیانتپیشگان مردمان را از بازگویی حقایق یکتاپرستی
بازمیداشتند آنها همان نفرینشدگان کلام الهیاند (آیهی 159 سورهی مبارکه بقره)
لیکن وای بر مدّعیان یکتاپرستی آنگاهکه دانسته یا ندانسته روش خیانتکاران را پیش
گیرند.
درباره این سایت